موسی ابن شیخ محمد علی
موسی
ابن شیخ محمد علی
او شیخ موسی ابن شیخ محمد علی ابن شیخ یعقوب ابن حاج جعفر نجفی می باشد.
ایشان از یک خاندان اصیل عربی که از قبیله اوس که از انصار بودند منشعب می شود هستند همانگونه که از شجره نامه ای که از برخی از متخصصان این رشته همچون مرحوم سید مهدی عبدالطیف الوردی و سید عدنان القابجی و سید عبد الستار الحسن بدست می آید این خانواده از این قبیله می باشند در جای خود به این منابع اشاره می کنیم سید الوردی در آن نوشته ای که از ایشان وجود دارد می نویسد: این شرح شجره نامه و دیگر خانواده هایی که به این قبیله برمیگردند در کتاب تحفه الزمان فی نسب بنی قحطان آمده است.
اصل ونسب خاندان یعقوبی در جدول شاخه هایی که از قبیله اوس جدا می شوند در کتاب اشراقه النفس فی معرفه اعلام الاوس چاپ ۲۰۰۱ م، بهمت حاج جاسم محمد راضی بزرگ قبیله اوس زیر نظر دکتر رعد طاهر باقر و دکتر سلام کاظم الاوسی نوشته شده ذکر کرده است همچنین در صفحه ۵۷ کتاب معجم العامری للقبائل و الاسر و الطوایف فی العراق- الملحق، نوشته ثامر عبدالحسن العامری چاپ اول ۲۰۰۱ م و نیز در صفحه ۱۵۷ از این کتاب در قسم حرف یاء آمده است.
این خاندان از زمانی طولانی در نجف اشرف سکونت خود را اختیار کردند اما بطور دقیق نمیدانیم که از چه زمانی در این سرزمین وارد شدند و این را از کلمات شیخ یعقوب – جد نامبرده – که در سال ۱۳۲۹ه برابر با ۱۹۱۰ م از دنیا رفتند وقتی که سماوه را به قصد نجف اشرف ترک می کنند متوجه می شویم که میگوید:
تغرّبت عن أرض الغری فلم تکن تقرّ عیونی أو تطیب حیاتی
حبست رکابی عندها الیوم بعدما أذبتُ علیها النفس بالزفراتِ
مواطن آبائی بها وأحبتی وفیها مغانی أسرتی وسراتی
فمن تربها أصلی ومبدأ نشأتی وأرجوا بها مثوای بعد وفاتی
حاج جعفر پدر شیخ یعقوب که در (۱۲۰۰- ۱۲۸۹/ ۱۷۸۵- ۱۸۷۲) در نجف اشرف متولد شدند و در برخی از منابع آمده است که ایشان مورد اعتماد آیت الله شیخ موسی فرزند شیخ اکبر کاشف الغطا ملقب به مصلح بین الدولتین ( عثمانی و صفویه ) که متوفای ۱۲۴۳ه می باشد بود و ایشان را بر پولی که صدر اعظم بجهت بنای دژ می فرستاد امین خود قرار داده بودند.
این خاندان به محبت و ولای اهل بیت ع از قدیم الایام معروف بودند به عنوان شاهد نوشته ای که از سید الوردی نساب در شجره نامه این خاندان گفته بسند می کنیم ایشان می نویسند: پس از ذکر شجره نامه می گوییم که این اصل و نسب که به شرف و درستی معروفند و چگونه اینچنین نباشد در حالی که جد شان معاویه ابن اسحاق ابن زید ابن حارثه ابن عامر ابن مجمع ابن عطاف اوسی انصاری با جد ما حضرت زید شهید در جنگ شهید شد این خاندان با ما در ولاء ومحبت شریکند و همین بس از شرافت که این خاندان با سایر عربها با فرزند رسول خدا ص ابی عبدالله الحسین ع در جنگ وارد نشدند.
باید گفت که معاویه ابن اسحاق ابن زید ابن حارثه کسی بود که به حضرت زید شهید ملحق شد و در رکاب او جانانه جنگید و سر انجام در سال ۱۲۱ ه به شهادت رسید.
در طی مطالعاتم در معاجم صحابه در مورد اسم زید ابن حارثه اختلاف وجود داشت که احتمال بیشتر اختلاف از جانب نویسنده ها می باشد طبری در تاریخ خود و ابو الفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین همانگونه که آوردیم ذکر کرده اند اما در کتاب الاصابه ابن حجر نام او را یزید ابن جاریه ابن مجمع ابن عطاف آورده و اما ابن قدامه المقدسی در کتاب الاستبصار فی نسب الصحابه من الانصار نام او را یزید ابن حارثه یا زید ابن جاریه ذکر کرده و او را همانی دانسته که پیامبر اکرم ص او را در جنگ احد کوچک دانسته و اجازه جنگ نداده است و همچنین در جنگ صفین در صف یاران امیرالمومنین ع شرکت داشته است باید گفت اینگونه اختلاف در نقطه گذاری و همانند آن در کتب تاریخ و رجال بسیار شایع و معمول است.
به خاندان بنی عامر ابن مجمع ابن عطاف در زمان جاهلیت (کسر الذهب) می گفتند زیرا این خاندان میان قبیله خود از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند و انتساب آنان به اسلام نیز شرافت خاصی به آنان بخشید بخصوص وقتی که رسول اکرم ص را پناه و یاری کردند و به او ص ایمان آوردند این خاندان صحابه جلیل القدری به اسلام هدیه دادند همانند عاصم ابن ثابت که در جنگ بدر در رکاب رسول خدا ص در یوم الرجیع به شهادت رسید و نیز حنظله ابن ابی عامر معروف به غسیل الملائکه در جنگ احد به شهادت نائل آمد و همچنین فرزندش عبدالله که قیام مردم مدینه بر ضد یزید ابن معاویه را رهبری کرد.
برای هر کدام از پدر و پدر بزرگ شیخ موسی (شیخ محمدعلی و پدرش شیخ یعقوب) دیوان شعری که حاوی مدح وثنای اهل بیت ع می باشد وجود دارد.