شیخ یعقوب ابن حاج جعفر
شیخ یعقوب ابن حاج جعفر
بن شیخ حسین ابن حاج ابراهیم نجفی
محل تولد ، اساتید و مشایخ او در روایت ، روش خطابی او ، علل هجرت از نجف اشرف و رفتن به سماوه و حله ، مشکلات بین پدر ایشان و ملا یوسف کلیددار ، سخن تاریخ نگاران در مورد ایشان ، سخن شعرا در مورد او ، وفات او ، روضه های او ، شعر و دیوان او
او شیخ یعقوب ابن حاج جعفر ابن شیخ حسین ابن حاج ابراهیم نجفی که از خانواده های اصیل نجفی می باشد او در سال ۱۲۷۰ ه در نجف اشرف بدنیا آمد اما در حاشیه کتاب دیوان شیخ محسن الخضری النجفی به اشتباه سال تولد او را ۱۲۶۷ ه ذکر شده است.
اساتید و مشایخ
او ششمین فرزند پسری و نزدیکترین آنان به پدر بود وقتی که به سن جوانی رسید و خواندن و نوشتن را فرا گرفت پدرش در وی علاقه وافری به درس و بحث و ادبیات یافت پس از آن او را به برخی از اساتید کلاسیک ادبیات و زبان نجف اشرف سپرد تا اینکه در سن ۱۹ سالگی پدر دار فانی را در سال ۱۲۸۹ه وداع گفت.
پس از وفات پدر مسئولیت تربیت او به استاد سید مهدی قزوینی (وصی پدر) سپرده شد اما از آنجایی که در آن زمان سید بیشتر اوقات خود را در حله می گذراند ایشان را به عالم با تقوا و زاهد حاج ملا علی خلیلی که خود استاد یکی از فرزندان او بود سپرد اما پس از درگذشت ملا علی خلیلی خود به نزد برخی از اساتید مشهور آنزمان از جمله فقیه متقی شیخ حسین نجف و علامه سید مهدی طباطبایی حکیم رسید و از محضر آنان کسب فیض نمود و با آنان به محضر عارف واصل ملا حسین قلی همدانی می رسیدند و از راهبری آن عارف استفاده می کردند و با این همه محضر واعظ شهیر و خطیب توانا علامه شیخ جعفر شوشتری را ترک نمی نمود و دائما از ایشان استفاده می کردند و دروس ایشان را تقریر می کردند و ایشان خود او را به خطابه و منبر دعوت کردند زیرا اطلاعات او را در فقه و حدیث و اخبار فراوان دیدند
در برخی از دست نوشته هایی که به جا مانده برخی از اجازه هایی از بزرگان در برای وی دیده وی شود که حاکی از اعتماد آنان به وی می باشد در حالی که او ۲۵ سال بیشتر نداشت دو اجازه نامه روایی برای وی باقی مانده که یکی از آنها از سید مهدی قزوینی که در سال ۱۲۹۸ ه و دیگری از شیخ محمد حسین کاظمی صاحب کتاب الهدایه در سال ۱۲۹۴ ه نوشته شده اند.
روش خطابی و سخنرانی
ایشان از مهارت ویژه ای در خصوص رساندن مفاهیم به مخاطبان داشت و دلهای آنان را بگونه ای تسخیر میکرد و گوش آنان را وقف خود میکرد که کمتر کسی چنین قدرتی را داشت و آن بخاطر دانش وسیع ایشان به موضوعات گوناگون و عنوان بندی مطالب و جمع بندی مناسب ایشان بود و دیگر اینکه منبر او شواهد زیادی از تفسیر و تاریخ و حدیث در خود دارد که نشان از تبحر وی در اینگونه علوم بوده است و دیگر اشعاری که در میان سخنرانی از آنها استفاده می نمود رنگ دیگری به منبر او میبخشید و هیچگاه از موضوعی که مطرح می نمود خارج نمیشد و به حاشیه نمیرفت مگر اینکه دلیلی را ذکر کند که پس از آن بلافاصله به موضوع اصلی برمیگشت و دنباله مطالب را ادامه میداد
و این همان چیزی بود که منبر وی را شهره خاص و عام کرد از آن جهت که دارای موضوعی واحد و نتیجه گیری منسجم با موضوع دارد مورد رغبت خاص شد و از جهت داشتن تنوع در مثال و شعر و داستان و دیگر امور مورد علاقه عوام شد همانگونه که شیخ محمد سماوی در طی نامه ای به ایشان در ضمن اشعاری به این روش خطابی ایشان اشاره کرده اند:
إذا ارتقى المنبر الأعلى شهدن له ألفاظه الغر أو أقواله الحکم
ترى الأنام سکوناً عند منطقه کأنه مضرحی والورى رخم
علل هجرت از نجف اشرف
از مهمترین اسباب ترک شهر نجف اشرف ملا یوسف ابن ملا سلمان متولی حرم امیرالمومنین ع بود.