شیخ علی یعقوبی
ایشان فرزند بزرگ شیخ موسی می باشد و در نجف در منزل جدش در محله البراق بدنیا آمداین محله در اشعار برخی از شعرا بدان اشاره شده و آن بخاطر این است که این منطقه محل اجتماعات بزرگ شعرا و ادیبان و اندیشمندان از بلاد اسلامی بود از جمله کسانی که در اشعار خود به آن اشاره کرده سید محمد حبوبی ره می باشد که می گوید:
تزفُّ إلیک مثل البرق عجلى من البیت الممجّدِ فی (البراق)
جدش از متولد شدن این مولود بسیار مسرور گشت و میلاد او مصادف با عید غدیر سال ۱۳۶۸(۱۹۴۹) بود و برخی از شعرا تاریخ او را در قالب شعر در آوردند از جمله شیخ صالح قفطان که اینچنین سرود:
بشرى أبی موسى محمد علی بخیر شبل للعلی مبجلّ
هنِّ به العلیَّ قدراً جدَّه وازفف له لحن الهنا والغزلِ
یا طالب التاریخ فی میلاده ناد وأرخ (بالغدیر یا علی)
او درس خود را در مدارس رسمی گذراند و وارد دانشکده اصول دین بغداد شد و از محضر اساتید با تجربه و سابقه درخشان آنجا در فقه و ادبیات و عقاید و تفسیر، بهره جست سپس بعد از آن به دانشکده هنر دانشگاه بغداد رفت و در سال ۱۹۸۷ م از آنجا فارغ التحصیل شد او از جوانان خوش نام و با اخلاق و با فضل کراده شرقیه بود – زمانی که پدرش از نجف خارج شد در کراده ساکن شد- و حتی در زمانی که امام جماعت مسجد محل آقا سید حسین فرزند سید هادی صدر برای مدتی ناپدید شد مردم او را به امامت جماعت انتخاب و به او اقتدا کردند و او در آن زمان فعالیتهای فرهنگی و تربیتی داشتند بنده در آن وقتها هنوز به سن بلوغ نرسیده بودم و خاطرم هست که در جلسات آنان شرکت می کردم و حتی کتاب داستان کودکان برایم می آورد.
ایشان در عید غدیر سال ۱۳۹۵ (۱۹۷۵) ازدواج کرد و بهمین مناسبت برخی از شعرا برای عرض تبریک تاریخ ازدواجش را به شعر در آوردند همانند سید عبدالستار حسنی که در شعر آورد:
زفاف علی فیه زُفَّت بشائر من السعد والإقبال للأب والجدِ
فتى لم یزل ینحو أباه جدَّه لنیل الأمانی بالعزیمه والجدِ
رعى الله فی عید الغدیر مؤرخاً علی بن موسى ذا المکارم والمجدِ
۱۱۰+ ۵۲+ ۱۱۶+۷۰+۳۳۲+۸۴= ۱۳۹۵
وشعر سید حسین هادی صدر اینچنین است:
علی بن موسى طاب فی الناس محتداً فاکرم بمن ینمیه للمجد محتد
فتى زانه الإیمان والبر والهدى فراحت سجایاه الکریمه تحمد
تعلقت الأمان بالشبل ثره وکیف على غیر الفتى الطهر تحمد
هتفتُ ودرب الحق أرخت (لا حب قران علی زاهرٌ ومخلدُ)
۱۴+۳۵۱+۱۱۰+۶۸۰= ۱۳۹۵
روس حوزوی را در تعطیلات تابستانی بصورت غیر رسمی از محضر مرحوم سید علی علوی که در سالهای ۱۹۷۰ و ۷۱ در مسجد عبیدی بغداد تشکیل میشد فرا گرفت بنده هم با ایشان میرفتم و از فرزندان استادعلوی برخی از مقدمات دروس فقه و ادبیات را از آنان درس می گرفتم ایشان تا اواخر دهه هفتاد میلادی در کراده شرقیه بودند و در مناسبتها فعالیتهای خود را داشتند.
ایشان لباس روحانیت را در آخر سال ۱۹۹۰ بر تن کردند و پس از آن وارد دانشگاه نجف شدند در آن زمان رئیس این دانشگاه مرحوم آقای کلانتر بودند او بسیار به آقای کلانتر قرب پیدا کرد و مورد عنایت ایشان قرار گرفت و در امور اداری و آموزشی دانشگاه به ایشان کمک میکردند و این فعالیتها برخاسته از روحیه نوع دوستی ایشان بود و از رفع حوایج دیگران خیلی شاد می شدند و به این ویژگی معروف بودند و حتی در برخی موارد در این راه اذیت می شدند.
ایشان دروس سطح را در محضر برخی از فضلا و اساتید دانشگاه نجف گذراند و آقای کلانتر مدرک فارغ التحصیلی به ایشان دادند و بعد از آن به عنوان استاد در آنجا شروع به تدریس مقدمات کردند و نیز به او اجازه روایت دادند خود ایشان این اجازه را از آیت الله سیدعبدالعلی سبزواری و از شیخ آغا بزرگ طهرانی و آیت الله بهشتی دارند، این رابطه دوستانه میان او و آقای کلانتر بود تا اینکه ایشان دار فانی را وداع گفت او همراه تدریس به تربیت شاگردان پرداخت و کثیری از خطبا و فضلا و ائمه جماعات از محضر ایشان استفاده کردند و حضور این شاگردان در مراسم درگذشت ایشان و صحبت برخی از آنها در آن مراسم بهترین گواه بر این مساله بود ایشان درسهایش که با نکات و ظرافت و اخلاص و راستی همراه بود لذت خاصی به سخنانش میداد و کسانی که در محضر او می نشستند از صحبتهای او خسته نمیشدند لذا وفات او بر آشنایان سخت تمام شد و جای خالی او همیشه احساس می شد.
ایشان حدود ۱۰ سال در مسجد مدینه منوره نجف اقامه نماز جماعت داشتند و در آنجا دروس فقه تشکیل میدادند و دروس اخلاق و موعظه که همراه با بیان معاملات خلاف شرع و نادرستی که در بین مردم رایج بود بر پا می کردند.
او در سال ۱۳۹۴(۱۹۷۴) به حج تمتع مشرف شدند و در سال ۱۴۱۵ (۱۹۹۵) به عمره رفتند و همراه پدربزرگش در سال ۱۹۶۵ به زیارت بیت المقدس رفتند و بارها هم به زیارت حرم حضرت زینب س مشرف شدند.
ایشان مشکلات زیادی را در بیست سال آخر عمرش تجربه کرد که به وفات او در روز جمعه ۱۴ جمادی الاولی ۱۴۲۳ (۲۰۰۲.۸.۲۳) منتهی شد شیخ احمد نعمه خفاجی تاریخ وفات ایشان را به شعر در آورد و گفت:
مرّ طیف الأسى فراع الخوار فجرت من دمٍ دموع النواظر
قد فقدناک یا علی بن موسى أنت فرع من أصل أهل المفاخر
أرخ (العلم والتقى لعلیٍ لک وجداً یا طاهراً وابن طاهر)
۱۴۲۳
ونیز شیخ حمید ناصری در چند بیتی تاریخ درگذشت او را مورد اشاره قرار داد:
ففقد أخیک لیس یهون حتماً فأنت کما منیتَ به منینا
فیا نجل الکرام رحلت أرّخ ( تعزینا لفقدک مثکلینا)
۵۳۸+۲۳۴+۶۵۱= ۱۴۲۳
و همچنین برخی از شعرا به مناسبت درگذشت دردناک و ضایعه فقدان او را در قالب اشعاری آوردند از جمله عمویم استاد صادق یعقوبی وقتی که بعد از رحلت ایشان وارد منزل او شد و جای خالی ایشان و پدرش و جدش را احساس کرد این شعر را سرود:
أعلیُّ قد جدّدتَ لی مذ غبتض فقد أبیک موسى
وأعدتَ ذکرى فقد جدِّ ـک وهو جرحٌ لیس یوسى
کانت وجوهکم بافق الفـ ـضل مشرقهً شموسا
غبتم فحلت نکبهٌ هیاء تعتصر النفوسا
فبقیتُ وحدی لم أجد منکم جلیساً أو أنیسا
دوست قدیمی از بین نمی رود و این همان چیزی است که آقای سید عبدالستار حسنی به مناسبت ارتحال ایشان سروده خود را با این جمله آغاز کرده بود و به ویژگیها اخلاقی او همانطور که ۳۰ سال او را چنین دیدیم اشاره می کند و تاریخ وفات او را هم مورد اشاره قرار میدهد و این شعر رابرایم فرستاد:
من أفق أرباب الفضیله کوکب حاق المحاق به ولم یتمهل
ومضى الحمام بمعرق فی فضله زاکی النجار من (الطراز الأول)
من آل یعقوب الذین تبوؤا فی العلم والإرشاد أکرم منزل
ان غاله ریب المنون فذکره باق بقاء فخاره المتأصل
من حقق الاجماع رفعه قدره وأتى بمنقول لها ومحصل
بجوار حامی الجار طاب مقیله وبجنه الفردوس قیل له انزل
وبه أتى قول المؤرخ (زا هیاً بحمى إمام المتقین ثوى علی)
۲۴+۶۰+۸۲+۶۳۱+۵۱۶+۱۱۰=۱۴۲۳
دیگر اشعار را نمی آورم و آنها را نزد خود به رسم یادگاری محافظت می کنم و از ابراز احساس پاکشان نسبت به آن مرحوم کمال تشکر را دارم و از خداوند برای آنها اجر و ثواب را مسئلت دارم .