خطبه های نماز عید قربان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی یعقوبی (دام ظله)

بسمه تعالی

خطبه های نماز عید قربان مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی یعقوبی (دام ظله)

حضرت آیت الله العظمی شیخ محمد یعقوبی (دام ظله) مرجع عالیقدر شیعه نماز عید قربان را به همراه ایراد دو خطبه در دفتر خود در نجف اشرف در کنار جمعی از اعضای دفتر خود با رعایت اصول و ضوابط بهداشتی اقامه کردند.

ایشان در خطبه اول به مطالب ذیل پرداختند:

ایشان به تفسیر آیه ۱۳ از سوره مبارکه شوری پرداختند که می فرماید: (شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاء وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ) آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت می کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمی‌گزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت می‌کند. ایشان متعرض مطالب متعددی که این آیه مبارکه به آن اشاره دارد شدند از جمله معارفی که این آیه در صدد ذکر آن است ذکر پیامبرانی است که دارای ویژگی مشترکی هستند و آن دین و شریعت (جهانی) می باشند که از آنها به عنوان انبیای اولوالعزم یاد می شود، علاوه بر آن این آیه در صدد بیان این مطلب است که منبع تمام ادیان یکی است و آن خداوند متعال است و این حقیقتی است که در آیه ۳ ابتدای سوره با آن شروع شد آنجایی که فرمود: (کَذَلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) این گونه خداوند عزیز و حکیم به تو و پیامبرانی که پیش از تو بودند وحی می‌کند.

ایشان در ادامه به یک مطلب ظریف و دقیق روحی معنوی اشاره کردند که در آن استقامت و ثبات و پایبندی بچه های مومن و مکتبی که در راه اهداف خود آزار و اذیت های فراوان می بینند و نیاز به پشتیبانی معنوی هستند پرداختند. ایشان فرمودند این آیه مبارکه و مانند آن می خواهد بگوید که شما در این راه تنها نیستید بلکه شما از جمله حلقه های سلسله ایی بزرگ از بندگانی خوب خداوند هستید که در طول تاریخ برای پیشبرد اهداف عالیه انسانی و اللهی گام برداشتند و امروزه این مسئولیت به شما رسید و در این راه نباید خسته شد و از این سلسله خارج شد.

ایشان فلسفه و حکمت تعدد شرایع و ایدئولوژی ها را امتحان بندگان دانست که تا کجا پایبند چارچوب های دینی خواهند بود چراکه دنیا دار امتحان است؛ ایشان این تعدد در احکام عملی را برای همراهی و مطابقت با زمان و شرایط آن ضروری دانستند، تا اینکه خداوند متعال شریعتی را که از هر جهت کامل و مناسب با شرایط زمانی و مکانی را در نهایت برای بشریت به عنوان شریعت خاتم فرستاد و اسلامی بودن این شریعت و اختصاص آن به مسلمانان طبق آیه مبارکه مانع از جامعیت آن نخواهد بود چراکه همه را به آن دعوت کرد که گوی سبقت به سوی خیرات داشته باشند [که از بارزترین مصادیق آن شریعت اسلامی است] و با این دعوت حجت را بر همه تمام کرد و رفتارهای خصمانه آنها با اسلام را رد کرد؛ و بعد از اینکه منبع همه ادیان را خداوند معرفی کرد دیگر توجیهی برای ادامه دشمنی ها و روابط خصمانه باقی نمی ماند و همه باید به آن بپیوندند زیرا این دین جامع تمام ادیان گذشته و قیّم بر آنهاست (ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ).

در همین راستا ایشان فرمودند که این آیه مبارکه متضمن دو واجب و رسالت بزرگ و عظیم است که باید آنها را ادا کرد چراکه ایندو عصاره و خلاصه آموزه های تمام ادیان و شرایع توحیدی است و آن (اقامه دین) و (وحدت) است؛ خداوند متعال در آیه ۵۲ سوره مؤمنون می فرماید: (وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِ) و این امّت شما امّت واحدی است؛ و من پروردگار شما هستم؛ پس، از مخالفت فرمان من بپرهیزید. اقامه دین یعنی اینکه دین باید در زندگی نقش آفرین و شاخص باشد و بر تمام زندگی فردی و اجتماعی و قوانین و مقررات هیمنه و قیمومت داشته باشد. و اما وحدت یعنی به هر دلیل و بهانه متفرق نشدن، چراکه تفرقه و تشتت از نشانه ها و علامت های جاهلیت است و بهترین علامت اقامه دین وحدت و یکپارچگی است. خداوند در آیه ۱۰۳ سوره آل عمران می فرماید: (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا) و همگی به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دل های شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید!. پس تفرقه و تشتت چیزی جز تبعیت از هواهای نفسانی و شهوات و دوری از دین نیست که زیبنده گمراهان و منحرفان است.

در خاتمه خطبه اول ایشان تاکید کردند که با الگو گرفتن از انبیاء و ائمه اطهار (صلوات الله وسلامه علیهم أجمعین) باید مسئولیت اقامه دین در تمام ابعاد زندگی و وحدت امت درباره این دین که وصیت خداوند متعال است که مسئولیتی بزرگ و عظیم است را به دوش گرفت. و سنگینی بار این مسئولیت و آثار و سختی و مشکلات آن نباید مومنان مکتبی و مجاهدان راه خدا را از میدان فراری دهد و عزم و ثبات آنها را وسوسه های شیاطین انس و جن متزلزل کند و آنها را از راهی که رفته اند دور سازد همانگونه که در تاریخ در مورد احبار و کاهنان ادیان گذشته می خوانیم که چگونه میل به دنیا آوردند و به خاطر منافع شخصی و مادی خود از ارزشها دست کشیدند، نباید سطح معارف دین را پایین آورد بلکه باید سطح مردم را بالا آورد تا آنها با دین و آموزه های آن با جدیت و تلاش و اخلاص و دوری از خودخواهی ها همسو شوند.

خطبه دوم:

در خطبه دوم به آیه ۳۰ سوره فرقان پرداختند که می فرماید: (وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا) و پیامبر عرضه داشت: پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند. ایشان فرمودند این آیه در میان آیاتی که حکایت از پشیمانی و ندامت ظالمان در روز قیامت می کند آمده است آیات ۲۷-۲۹ سوره فرقان می فرماید که ستمگران به دلیل تفریط و تمرد از دستورات خداوند متعال و تبعیت از هواهای نفسانی و تعصب دو دست خود را در دهان گذاشته و گاز می گیرند نه فقط یک انگشت خود را، (وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا. یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلانًا خَلِیلا. لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلإِنسَانِ خَذُولا) و (به خاطر آور) روزی را که ستمکار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای کاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم! ای وای بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یادآوری (حق) گمراه ساخت بعد از آنکه (یاد حق) به سراغ من آمده بود! و شیطان همیشه خوارکنند انسان بوده است!

ایشان فرمودند آنچه را که حسرت و پشیمانی و ندامت ستمگران را زیاد می کند طبق آیه (وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا) این است که پیامبری که خداوند متعال برای هدایت آنها فرستاد خود از آنها شکایت می کند و از خداوند دادرسی می طلبد. زیرا قرآن تنها راه رسیدن به خداوند متعال است و دوری از آن در واقع دوری و اعراض از پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت ایشان است. جابر روایتی از پیامبر(ص) نقل می کند که ایشان فرمودند: (یجئ یوم القیامه ثلاثه یشکون إلى الله عز وجل: المصحف، والمسجد، والعتره. یقول المصحف: یا رب حرقونی ومزقونی، ویقول المسجد: یا رب عطلونی وضیعونی، وتقول العتره: یا رب قتلونا وطردونا وشردونا فأجثوا للرکبتین للخصومه، فیقول الله جل جلاله لی: أنا أولى بذلک) در روز رستاخیز سه چیز نزد خداوند شکایت می کنند قرآن و مسجد و اهل بیت پیامبر! قرآن می گوید: خدایا مرا سوزاندند و پاره پاره کردند؛ مسجد می گوید: مرا معطل و رها وتباه ساختند. و اهل بیت علیهم السلام هم می گویند: بار خدایا ما را کشتند و اسیر کردند و آواره و تبعید نمودند! و برای دادخواهی بر دو زانوی خود تکیه می کنند، که خداوند متعال می فرماید: خود به این دادخواهی اولی هستم.

 

در این راستا مواردی از هجر و دوری از قرآن را ذکر کردند یکی از آنها این است که برخی از روی عناد و لجاجت و تعصب گوش هایشان را از شنیدن قرآن می گیرند تا در دل آنها جای نگیرد، خداوند در آیه ۷ سوره نوح می فرماید: (وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا) و من هر زمان آنها را دعوت کردم که (ایمان بیاورند و) تو آنها را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباس هایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند!.

دومین موردی که اشاره کردند حالت منافقان است که به زبان ادعای ایمان کردند اما در دل و عمل به مخالفت با آن پرداختند مانند بنی امیه و بنی العباس که ادعای ایمان به قرآن کردند در حالیکه قرآن در آیه ۲۳ سوره شوری می فرماید: (قُل لّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى) بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم و اهل بیتم‌. در حالیکه از هیچ ظلم و خیانتی در حق آنها فروگذار نشدند.

از دیگر انواع هجران و دوری از قرآن رفتار اکثر جوامع اسلامی معاصر است که اندیشه ها و فرهنگ و قوانین و مقررات خود را از منابع غیر اللهی دریافت می کنند در حالیکه آموزه های قرآنی قانون اساسی زندگی ایمانی است و روش رسیدن به کمال و سعادت است.

و از دیگر صورت های هجران و دوری این است که تنها به مخارج حروف و تلفظ حروف بپردازیم و در معانی و مفاهیم آن توجه و تدبر نکنیم امام معصوم (ع) دراین باره فرمود: (حفظوا حروفه وضیّعوا حدوده).

 

ایشان در ادامه فرمودند که حوزه های علمیه باید به این مهم بپردازند و مدارس و آموزشگاهها در سایه قرآن  که تنها رسیدن به خداوند متعال است فعالیت های خود را ادامه دهند، رسول خدا (ص) در اینباره می فرماید: (فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فإنه شافع مشفع وماحل مصدق ومن جعله أمامه قاده إلى الجنه ومن جعله خلفه ساقه إلى النار وهو الدلیل یدل على خیر سبیل وهو کتاب فیه تفصیل وبیان وتحصیل) پس هرگاه آشوب ها چون شب تار شما را فراگرفت به قرآن روآورید زیرا شفیعى است که شفاعتش پذیرفته است و گزارش بدى‌ها را مى‌دهد و گفتۀ او تصدیق مى‌شود، هر کس قرآن را رهبر خود سازد او را به بهشت کشاند و هر کس آن را پشت سر خود نهد او را به دوزخ برد، قرآن بهترین رهنماست که به بهترین راه هدایت مى‌کند و کتابى است که در آن تفصیل و بیان و تحصیل مقاصد است.

ایشان از اینکه اگر فقیه و عالم اصولی به تفسیر قرآن بپردازد این را نقص در او می بینند تعجب کرد، تا جایی که برخی از طلاب درس خود را تمام می کنند در حالیکه درس قرآنی را در دوره آموزشی خود نمی بیند. در این باره ایشان خاطر نشان کردند که پرداختن به قرائت و صوت و مخارج حروف و دایر کردن موسسات و کارگاه در این خصوص مطلوب است اما از مسئولیت ما در مقابل قرآن نمی کاهد و همچنان مسئولیت باقی است.

همچنین ایشان در باره ضرورت رجوع به اهل بیت (ع) برای فهم قرآن را مورد اشاره قرار داد، چراکه اهل بیت ثقل دیگر است و ایندو به تصریح روایت متواتر و مشهور نزد شیعه و سنت ملازم همدیگرند و از هم جدا شندی نیستند (إنی تارک فیکم أمرین إن أخذتم بهما لن تضلوا: کتاب الله عز وجل وأهل بیتی عترتی، أیها الناس اسمعوا وقد بلغت، إنکم ستردون علی الحوض فأسألکم عما فعلتم فی الثقلین والثقلان: کتاب الله جل ذکره وأهل بیتی، فلا تسبقوهم فتهلکوا، ولا تعلموهم فإنهم أعلم منکم).

در خاتمه خطبه دوم سفارش های عملی برای پررنگ کردن نقش قرآن در زندگی امت اسلامی در بعد فردی و اجتماعی داشتند از جمله تشویق جوانان به تلاوت و تدبر روزانه در قرآن، امام صادق (ع) می فرماید: (من قرأ القرآن وهو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه ودمه، وجعله الله عز وجل مع السفره الکرام البرره) هر که در حال جوانى قرآن بخواند و با ایمان هم باشد قرآن با گوشت و خونش بیامیزد، و خداى عز و جل او را با فرشتگان پیغام برنده و نیکرفتارش رفیق کند.

همچنین ایشان ائمه جماعات را سفارش کرد که هر روز بعد از نماز دو صفحه قرآن را با نمازگزاران تلاوت کنند و یکی از موضوعات مطرح شده در آنها مانند اهمیت نماز یا احترام به والدین یا حرمت غیبت یا امر به معروف و نهی از منکر یا ولایت اهل بیت (ع) را برای نمازگزاران به صورت مختصر شرح دهند و به کتاب های مفید در این زمینه مانند تفسیر معین که در هر صفحه مطالب مربوط به آن را از حیث معانی کلمات و شرح مختصر در پایین صفحه اشاره کردند؛ و گفتند این کار به لطف پروردگار و توفیقات و عنایات اللهی باعث گسترش فرهنگ قرآنی در جامعه در مدت زمان کوتاه خواهد بود.

جمعه ۳۱/۷/۲۰۲۰ م

۱۰/ ذی حجه /۱۴۴۱ هـ

Add A Knowledge Base Question !

+ = Verify Human or Spambot ?

آخر الأخبار