آیت الله العظمی یعقوبی: نخبگان و چهره های ارزشی و مکتبی توانمند… برای بهبود شرایط مردم، رفع مشکلات و متقاعد ساختن آنها به گفتمان اسلامی، باید مسئولیت های خطیر را بر عهده بگیرند

آیت الله العظمی یعقوبی: نخبگان و چهره های ارزشی و مکتبی توانمند… برای بهبود شرایط مردم، رفع مشکلات و متقاعد ساختن آنها به گفتمان اسلامی، باید مسئولیت های خطیر را بر عهده بگیرند.
به نام خدا
سه شنبه ۳/۵/۲۰۲۲ م برابر با ۱/ شوال / ۱۴۴۳ ق، آیت الله العظمی یعقوبی دام ظله ضمن ایراد خطبه های نماز عید فطر فرمودند: نخبگان و چهره های ارزشی و مکتبی توانمند… برای بهبود شرایط مردم، رفع مشکلات و متقاعد ساختن آنها به گفتمان اسلامی، باید مسئولیت های خطیر را بر عهده بگیرند.
ایشان تمامی نخبگان و نیروهای باکفایت را به متقاعد ساختن مردم نسبت به پذیرش گفتمان اسلام فرا خواندند و اینکه صرفا به سخنرانی، شعار و ادعا اکتفا نشود بلکه باید برای بهبود شرایط جامعه تلاش کرد، راهکارهای عملی ارائه شود و ابتکار عمل در دست آنها باشد. در اینصورت جامعه برکات گفتمان اسلام و نتایج آن را لمس خواهد کرد، به ویژه در صورتی که خداوند متعال اوضاع را به نفع آنها رقم بزند و دارای نفوذ و تسلط بر امور گردند. ایشان در عین حال بر اهمیت تلاش برای دستیابی بر این تسلط تاکید کردند تا در این راستا به نیکی کردن به مردم و کمک به آنها بپردازند و این وظیفه بر عهده همه کسانی است که توانایی آن را در خود میابند.
خطبه های نماز عید فطر بر تبیین محتوای این آیات از سوره ی نوح متمرکز بود که می فرماید: {فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا ؛ پس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است / آسمان را بر شما ریزش کنان مى‌فرستد/ و شما را با اموال و فرزندان یارى مى‌کند و براى شما باغ‌ها قرار مى‌دهد و براى شما نهرها جارى مى‌سازد} [نوح :۱۰ -۱۲].
ایشان خاطرنشان کردند: آیه شریفه بیانگر پیامی است که حضرت نوح علیه السلام با تبیین یکی از سنت های جاری خدا در زندگی بشر مردم را آگاه می ساختند. آن سنت الهی پیوند مؤثر و ارتباط تنگاتنگ میان درستکاری و خیرخواه بودن انسانها و بهبود اوضاع معیشتی آنهاست. زیرا انسانها هرگاه توبه کنند و به سوی پروردگار خود بازگردند، از گناهان خود دست بکشند، نفس خود را اصلاح نمایند و فساد درونی خود را تغییر دهند، خداوند تبارک و تعالی نیز آنان را به نیکی ها و حیات طیبه و پاکیزه رهنمون شود و گرفتاری، پریشانی و ناراحتی را از آنان دور سازد. و خداوند متعال فرمود: {هر زن و مردى که نیکوکار باشند، در حالی ایمان آورند زندگى خوش و پاکیزه‌اى به آنها خواهیم داد} [نحل آیه ۹۷]. و در آیه دیگر می فرماید: {وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَهِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا؛ و اگر بر طریقه حق پایداری کنند حتماً آنان را از آب فراوانی سیراب خواهیم کرد} [الجن: ۱۶].
آیت الله العظمی یعقوبی سخنان خود را با ذکر نمونه های دیگری از نعمتهای الهی که در سوره ی نوح به آنها پرداخته شده ادامه دادند از جمله افزایش عمر انسان در سوره ی نوح چنین می خوانیم: {أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ * یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ که خدا را بپرستید و از او پروا کنید و از من اطاعت نمایید/ اگر چنین کنید، خدا گناهانتان را می‌آمرزد و تا زمان معیّنی شما را عمر می‌دهد؛ زیرا هنگامی که اجل الهی فرا رسد، تأخیری نخواهد داشت اگر می‌دانستید!»} [نوح: ۳-۴] همچنین نزول بارانهای مفید و افزایش اموال و فرزندان و به ثمر نشستن باغها و جاری ساختن رودخانه ها از طریق مهیا کردن عوامل رشد و نمو و به بار نشستن آنها. ایشان به آثار معنوی این نعمتها اشاره کردند به این صورت که فرو فرستادن آب از آسمان می تواند استعاره ای از پاکسازی دل و جان افراد از آلودگی، عیوب و توهمات باطل و آباد کردن آن با ایمان و عمل صالح باشد.
ایشان تعدادی از آیات و روایاتی که به این سنت الهی اشاره دارد یادآور شدند. متون دینی تاکید دارد که رعایت تقوای الهی و برپا کردن یک نظام اجتماعی عادلانه می تواند رفاه و خوشبختی مردم را فراهم سازد مانند این آیه که می فرماید: {وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ؛ ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید، آن گاه به سوی او بازگردید، تا برای شما باران فراوان و پی در پی فرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید، و مجرمانه روی برمگردانید.} [هود : ۵۲] و این سخن رسول اکرم صلی الله علیه و آله: (من لزم الاستغفار جعل الله له من کل همّ فرجاً، ومن کل ضیق مخرجاً ؛ هر کس زیاد استغفار کند خدا براى او از هر غمى فرجى قرار دهد و از هر سختى بیرون آمدنى).
در همین زمینه، معظم له توضیح دادند که این سنت در جهت مقابل آن هم صادق است، زیرا مردم با دوری از خداوند تبارک و تعالی و امتناع از عمل به شریعت او، موجبات نزول بلا و محرومیت از خیرات و زندگی شایسته را فراهم می کنند {ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛ فساد، در خشکی و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام داده‌اند آشکار شده است؛ خدا می‌خواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوی حق) بازگردند!} [روم: ۴۱] و خداوند متعال فرمود: {وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ؛ هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید، و بسیاری را نیز عفو می‌کند!} [شوری: ۳۰] و در تطبیق این آیه شریفه از امیرالمؤمنین علیه السلام چنین روایت شده است: {تَوَقُّوا الذُّنوبَ، فما مِن بَلِیَّهٍ و لا نَقصِ رِزقٍ إلاّ بذنبٍ، حتّى الخَدشِ و الکَبوَهِ و المُصیبَهِ؛ از گناهان دورى کنید؛ زیرا هیچ بلیّه اى رخ ندهد و هیچ رزقى کم نشود، مگر به سبب گناهى، حتى خراش برداشتن و با سر به زمین خوردن و مصیبت}
معظم له در خطبه دوم با اشاره به چند نکته برخی از تفاصیل مرتبط با این سنت الهی را تبیین نمودند:
اولاً: پیامبران هنگامی که در دعوت مردم به سوی خداوند متعال و اجرای شریعت او به رسالت خود عمل می کردند، به این اکتفا نمی کردند که اگر مردم با ایمان باشند بهشتی و اگر کافر شوند جهنمی خواهند بود بلکه به آنها ضمانت کردند که که در صورت اطاعت از آنها مصلحت دنیای آنها هم فراهم خواهد بود مانند بالا رفتن رفاه اقتصادی و برقراری امنیت و و خدمات زیر مردم به دنبال یک اثر مثبت، ملموسی و بلافاصله در قبال موضع گیری خود هستند. هدف از این کار، تثبیت ایمان در جان مردم و اطمینان بخشی به آنهاست که سازوکار انتخاب شده از سوی آنها صحیح بوده است این نکته را می توان از این آیه برداشت نمود می فرماید:{فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ * الَّذی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْف؛ پس باید پروردگار این خانه را بپرستند / همان خدایی که به آنها هنگام گرسنگی طعام داد و از ترس و خطراتشان ایمن ساخت.} [قریش : ۳-۴] .
نکته دوم: استغفار حقیقتی است که در واژه های آن نهفته است و صرفا تکان دادن زبان نیست استغفار برنامه جامعی از رفتار و کردار است.
نکته سوم: اینکه توبه مورد نظر در آیه، بازگشت مطلق به سوی خداوند متعال و ایمان به او و التزام به شریعت اوست این تعریف معنایی بالاتر و برتر از معنای خاص استغفار است که پشیمانی از گناه انجام شده و طلب آمرزش و بخشش برای آن باشد. آیه مورد بحث از اساس بر درخواست بازدارنگی و پیشگیری از سقوط در گناه تاکید دارد و آن با توجه به آثار منفی و عواقب وخیم گناه تعریف می شود. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: {عَجِبتُ لأقوامٍ یَحتَمُونَ الطَّعامَ مَخافَهَ الأذى کیفَ لا یَحتَمُونَ الذُّنوبَ مَخافهَ النّارِ؛ در شگفتم از مردمى که از ترس اذیت شدن، از غذا پرهیز مى کنند چگونه از ترس آتش، از گناهان پرهیز نمى کنند}
معظم له در پاسخ به سخنان برخی مبنی بر اینکه جوامع آلوده به گناه که از خداوند متعال رویگردان هستند از عیش و نوش و زندگی راحت برخوردارند و این برخلاف سنت فوق الذکر است، فرمودند: آنچه این ملت ها از آن بهره مند می شوند ممکن است پاداش تعهد آنها به برخی ارزش های انسانی باشد که خداوند متعال آن را دوست دارد و البته این ملت ها بلایای زیادی از جمله دو جنگ جهانی را از سر گذرانده اند. همچنین جنگهای داخلی طاقت فرسا و شیوع بیماری های واگیردار از این جهت نعمتها و رفاه زندگی آنها را باید محدود در مدتی کوتاه در برابر مدتی طولانی لحاظ کرد. علاوه بر این که ممکن است این نعمت ها در چهارچوب سنت استدراج و گمراهی هرچه بیشتر آنها باشد تا از این طریق مستحق عذاب بیشتری شوند، در آیات قرآن می خوانیم: {وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ؛ آنها که کافر شدند، تصور نکنند اگر به آنان مهلت می‌دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می‌دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آنها، عذاب خوارکننده‌ای (آماده شده) است!} [آل عمران ۱۷۸] معظم له همچنین در پاسخ به اشکالی که از سوی دیگر گرفته می شود مبنی بر اینکه افرادی مؤمن و پایبند به شریعت هستند که دچار تنگنای زندگی می شوند و گرفتار بلاهای مختلف هستند، تصریح کردند که این امر ممکن است به دلیل وجود یک مانعی باشد که در آن مصلحتی وجود دارد، زیرا چه بسا بهتر است فرد مؤمن به خاطر کمال و اعتلای مرتبه خود از این سختی عبور کند یا اینکه این سختی به جهت به دست آوردن چیزی بهتر از آنچه او در طلب آن بوده است باشد، پس باید چیز اندک را فدای آنچه بیشتر است کند چنانکه در آیه شریفه آمده است: { وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.} [ بقره : ۱۲۶] و در دعای افتتاح چنین آمده است: {ولعل الذی أبطأ عنی هو خیر لی لعلمک بعاقبه الأمور؛ و چه بسا آنچه که برای من به تاخیر افتاده است به صلاح من باشد از آن جهت که تو بر عاقبت کارها آگاه هستی}.

بسمه تعالى

 الثلاثاء ۳/۵/۲۰۲۲ م

 ۱/ شوال /۱۴۴۳ هـ

خلال إلقائه خطبتی عید الفطر المبارک

 المرجع الیعقوبی: یجب على النخب والکفاءات الرسالیه المستطیعه.. التصدی لمواقع المسؤولیه لتحسین أوضاع الناس وحل مشاکلهم وإقناعهم بالمشروع الإسلامی

وجّه سماحه المرجع الدینی الشیخ محمد الیعقوبی (دام ظله) خلال خطبتی عید الفطر المبارک جمیع النخب والکفاءات الرسالیه الساعیه لإقناع الناس بمشروع الإسلام الى عدم الاکتفاء بالمواعظ والشعارات والادعاءات، والسعی لتقدیم الحلول العملیه لمشاکل الناس وقیاده المبادرات الکفیله بتحسین أوضاعهم حتى یلمسوا برکات المشروع الإسلامی وما یجلبه لهم من مصالح خصوصاً اذا مکّن الله تعالى لهم فی الأرض وجعل لهم نفوذاً وسلطه ، مشدداً فی الوقت ذاته على أهمیه السعی لهذا التمکین من أجل تقدیم الخیر والعون للناس وهذا واجب على من یستطیع منهم .

 وقد تمحورت خطبتی العید حول المراد من قوله تبارک وتعالى فی سوره نوح: {فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا * یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا * وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا} [نوح :۱۰ -۱۲] .

 إذ أشار سماحته الى أن الآیه الکریمه تحکی عن الرساله التی کان یؤدیها النبی العظیم نوح (ع) إلى قومه ، من خلال بیان إحدى السنن الإلهیه الجاریه فی حیاه البشر وهی الارتباط الوثیق والفاعل بین صلاح البشر وصلاح الأوضاع الکونیه العامه المؤثره فی حیاه الإنسان ، فإن البشر کلما تابوا ورجعوا الى ربهم وأقلعوا عن ذنوبهم ومعاصیهم وأصلحوا نفوسهم وغیّروا واقعهم الفاسد أغدق الله تبارک وتعالى علیهم بالخیرات ونعمّهم بحیاه طیبه هنیئه وأزال عنهم النکد والضیق والمنغصات ، قال تعالى: {مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً} [النحل: ۹۷] وقال تعالى: {وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَهِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا} [الجن : ۱۶] .

 وتابع سماحته حدیثه بذکر نماذج من النعم التی ذکرتها الآیات الکریمه فی سوره نوح ، کإطاله الأعمار وهو ما جاء فی قوله تعالى: {أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِیعُونِ * یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرْکُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا یُؤَخَّرُ لَوْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ} [نوح:۳-۴] وإرسال السماء بالمطر والإمداد بالمال والبنون وجعل الجنات والأنهار من خلال تهیئه أسباب نجاحها وازدهارها ، لافتاً النظر الى الآثار المعنویه لهذه النعم وما ینطوی علیه انزال الماء من کنایه عن تطهیر القلوب والنفوس من الأدران والکدورات والأوهام الباطله وإعمارها بالإیمان والعمل الصالح.

 واستعرض سماحته جمله من الآیات والأحادیث الشریفه التی تبین هذه السنه الإلهیه التی تؤکد على أن تقوى الأفراد وإقامه النظام الاجتماعی العادل کفیلان بجلب الخیر والسعاده للناس، کقوله تعالى {وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ} [هود : ۵۲] وقول الرسول الأکرم (ص) :(من لزم الاستغفار جعل الله له من کل همّ فرجاً، ومن کل ضیق مخرجاً) .

 وفی ذات السیاق بیّن سماحته أن هذه السنه جاریه فی الاتجاه المقابل أیضاً ، فان الناس بابتعادهم عن الله تبارک وتعالى وإعراضهم عن العمل بشریعته یکونون سبباً فی نزول  البلاء والحرمان من الخیرات والحیاه الکریمه، قال تعالى: {ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ} [الروم:۴۱] وقال تعالى: {وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ} [الشورى:۳۰] وروی فی تطبیق الآیه عن أمیر المؤمنین (ع) قوله: (توقّوا الذنوب، فما من بلیّهٍ ولا نقص رزق الا بذنب، حتى الخدش والکبوه والمصیبه) .

 وقد أوضح سماحته فی الخطبه الثانیه بعض التفاصیل المتعلقه بهذه السنه الإلهیه من خلال الإشاره الى عدد من النقاط:

 أولها: ان الأنبیاء حینما کانوا یؤدون رسالتهم فی دعوه الناس الى الله تعالى وتطبیق شریعته ، لم یکونوا یکتفون بوعد الناس بالجنه إن آمنوا والوعید بالنار إن کفروا ، بل تعهّدوا لهم بجلب المصالح الدنیویه أیضاً کرفع مستوى الرفاه الاقتصادی وتحسین الأمن والخدمات لأن الناس یریدون أثراً ایجابیاً ملموساً فی العاجل ، والهدف من ذلک ثبات الإیمان فی قلوب الناس وثقتهم بأن النظام الذی اختاروه هو الصحیح، وهو ما یستفاد من قوله تعالى: {فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ * الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْف} [قریش : ۳-۴] .

 وثانیها: ان الاستغفار له حقیقه تتضمنها کلماته ولیس مجرد تحریک اللسان بها، فالاستغفار عباره عن برنامج متکامل من المواقف والأفعال .

 وثالثها: ان الاستغفار المقصود بالآیه هو مطلق العوده الى الله تعالى والإیمان به والالتزام بشریعته، وهو معنى أسمى وأرقى من المعنى الخاص للاستغفار الذی هو الندم على ذنب یرتکبه الانسان ویطلب العفو والصفح عنه، فالآیه الکریمه تدعو الى طلب العصمه والوقایه من الوقوع فی الذنب أصلاً بالالتفات إلى آثاره السیئه وعاقبته القاسیه، قال أمیر المؤمنین (ع) (عجبت لأقوام یحتمون الطعام مخافه الأذى کیف لا یحتمون الذنوب مخافه النار) .

 وأجاب سماحته عما یقوله البعض من أن الأمم الفاسقه المعرضه عن الله تعالى تتنعم بالرفاهیه والعیش الرغید وهذا خلاف السنه المذکوره ، موضحاً أن ما تتنعم به تلک الأمم قد یکون جزاءً لالتزامهم ببعض القیم الإنسانیه التی یحبّها الله تعالى  ، کما ان تلک الأمم قد مرت بکوارث کثیره کالحربین العالمیتین والحروب الداخلیه الطاحنه ، وانتشار الأوبئه الفتاکه ، فالنظر إلى ما یتنعمون به فیه قصور واقتصار على حلقه یسیره من زمن طویل، فضلاً عن ان تلک النعم قد تکون فی إطار الاستدراج  والاغراء لاستحقاق المزید من العذاب وهو ما یُلاحظ فی قوله تعالى : {وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ} [آل عمران : ۱۷۸].

 کما أوضح سماحته ما یُصاغ من إشکال فی الجانب الآخر ، من خلال القول بوجود أشخاص  مؤمنین ملتزمین بالشریعه قد ضُیّق علیهم فی المعیشه وابتلوا بمصائب متنوعه ، مبیناً أن ذلک ربما یکون لوجود مانع فیه مصلحه ، إذ قد یکون من الأصلح للعبد أن یمرَّ بهذا الضیق من أجل تکامله ورفعه درجاته أو لتحصیل شیء أفضل مما کان یطلبه فیضحی بالقلیل من أجل الکثیر کما فی الآیه الکریمه: {وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ} [البقره : ۲۱۶] وکما ورد فی دعاء الافتتاح (ولعل الذی أبطأ عنی هو خیر لی لعلمک بعاقبه الأمور) .

Add A Knowledge Base Question !

+ = Verify Human or Spambot ?

آخر الأخبار